پدرش «محمد ابراهیم پسر مصطفی خان وکیل» از شاگردان میرزا آقاخان پدر بوده است. از ۱۲سالگی با نواختن ضرب وارد دنیای بزرگ موسیقی شده و در ۱۸ سالگی به تار روی آورد. در مدتی که «استاد مرتضی خان نیداوود» و «استاد یحیی زرینچه» در کرمانشاه اقامت داشتند از محضر آنها استفادههای کافی برد او از راهنماییهای «استاد ابوالحسن صبا» نیز بهرهی فراوان برده است. … برای بسیاری از کرد ها و مخصوصا کرمانشاهیان نام اسماعیل مسقطی نامی است که با تار و ترانه و شادی و خاطره عجین است. این نوازنده و خواننده و ترانه سرای چیره دست و بزرگ روز اول فروردین ماه ۱٣٨۷ در سن هشتاد و شش سالگی درگذشت. از معدود کرمانشاهیان اصیل و “بچه شهر” بود. بسیاری از ترانه ها ی او در تمام کردستان جاودانه و ماندگار شده اند. روز مرگش با وجودی که نوروز بود و زمان شادی، بسیاری از اهالی کرمانشاه را به مراسم بزرگداشتش کشاند. حیف که از این هنرمند بزرگ و ماندگار آنگونه که درخورش باشد در زمان حیاتش از جانب همشهریانش تقدیر نشد. حکومت مذهبی نیز همانگونه که با بزرگان علم و هنر کرده بود، اسماعیل مسقطی را نیز به گوشه عزلت و فقر و فاقه راند. اما نمی توان از توجه و مهری که دوستدارانش در خارج از کشور نثار او کردند و نیز، رادیو و تلویزیون های کرد زبان اقلیم کردستان عراق نام نبرد که وی و هنرش را گرامی داشتند و قدر نهادند.
«تار در آغوش استاد، مانند کودکی آرام میگیرد و دستان نوازشگر او مانند کسی که با موهای معشوقهاش بازی میکند، نواختن تار را آغاز میکند. صدای ساز در فضا میپیچید و….»
این جملات روایتی بود از اسماعیل مسقطی،پیرمردی که به «شیرین پنجه» بودن شهرت دارد و با سازش مانند یک انسان برخورد میکند. از پلههای یکی از سفرهخانههای سنتی در خیابان مدرس کرمانشاه پایین میروم. صدای آشنایی به گوش میرسد که به خاطر آن قدمهایم را تندتر میکنم. مسقطی در میانهی سفرهخانه نشسته و با نوایی محزون »تاتی مارگستم« را میخواند. پنجهاش سریع روی تار بالا و پایین میرود و زن و مردی جوان بیتوجه به اطرافشان از آینده صحبت میکنند. ترانه به پایان رسیده است و بعضیها که میدانند اسماعیل مسقطی کیست، در حالی که سعی میکنند نگاهشان با نگاه استاد تلاقی نکند، جلو میروند و پولی را بابت دستخوش، روی تختی که استاد نشسته است میگذارند و آرام آرام دور میشوند.
خیلیها موسیقی کرمانشاه را با اسماعیل مسقطی میشناسند، اما او تا به امروز به حق خود نرسیده است. برخورد جامعه با هنرمند، در تعیین جایگاه هنرمند بسیار مهم است. اما گاهی هنرمند در مقابل ناسپاسی مردم و بیمهری مسئولانی که قرار است به فرهنگ سر و سامانی دهند، راهی به جز عزلت و گوشهنشینی نمییابد.
اسماعیل مسقطی در سال ۱٣۰۱ در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش«محمد ابراهیم پسر مصطفی خان وکیل» نوازنده ای چیره دست از شاگردان میرزا آقاخان پدر بوده است. اسماعیل که در آن زمان خردسال بود با آوردن یک تخته نوازندگی پدر را تقلید میکرد. از ۱۲ سالگی با نواختن ضرب وارد دنیای بزرگ موسیقی شده و در ۱٨ سالگی به تار روی آورد. در مدتی که «استاد مرتضی نیداوود» و «استاد یحیی زرینچه» در کرمانشاه اقامت داشتند از آنها استفادههای کافی برد و نیز از راهنماییهای مرحوم «استاد ابوالحسن صبا» بهرهی فراوانی برد.
مسقطی در این باره میگوید:«خدمت استاد ابوالحسن صبا که رسیدم، در حین درس دادن به شاگردانش بود. ایشان به بنده خیلی لطف داشتند و تمام ترانههای کردی را که خودم ساخته بودم، ایشان به خط نت درمیآوردند. بعد از آن به کرمانشاه برگشتم و نت تمام آهنگها را در رادیو کرمانشاه گذاشتم. به مدت ۱٨ سال از زمان تأسیس تا ۲ سال بعد از انقلاب با ارکسترهای مختلف همکاری داشتم. درآن زمان گروهی داشتیم که با هم کار میکردیم. «عبدالصمدی» و «مجتبی میرزاده»، «محمود مرآتی»، «اکبر ایزدی»، «بهمن پولکی»، «حسن زیرک»، «محمود بلوری»، «حشمتاله لرنژاد» و «سید اسماعیل پیر خدری» بودند. پس از انقلاب تا ۲ سال با رادیو همکاری داشتم و بعد از آن به همراه خیلیهای دیگر از رادیو کناره گرفتیم.»
اسماعیل مسقطی میگوید: «تمام آهنگهایی که با کمک مرحوم صبا نوشته بود، از بین رفته است و تنها این آهنگها در حافظهی استاد باقی مانده است» اما همچنان با قدرت دست و پنجهاش آنها را مینوازد. مسقطی میافزاید:» دو ترانهی «کچه کچه» و «نازنینه» را از همه بیشتر دوست دارم. اسماعیل مسقطی را باید اعجوبهی بداههنوازی نامید، چرا که در مضراب مضراب از کارهایش، بداههنوازی که یکی از ارکان موسیقی ایرانی است قابل مشاهده است.
وی آثار و آهنگهای زیادی را ساخته است. از این آثار میتوانند به «کچهکچه»،«به و به و»، «په پو سلیمانی» و «جمیل جمیله» اشاره کرد. شیوهی تارنوازی استاد اسماعیل مسقطی را میتوان منحصر به خود او دانست. افراد زیادی مانند «حمیدرضا طاهر زاده» تحت تأثیر شیوهی تارنوازی اسماعیل مسقطی قرار گرفته اند.
مسقطی هیچگاه در تارنوازی مقلد نبوده است. او برای اهالی کرمانشاه نویدبخش شادی و سرور است. کسانی که صدای ساز استاد را شنیدهاند، اعتراف میکنند که از دردها و سیاهیهای جامعه لحظاتی دور شدهاند.
مسقطی که به شیرین پنجه ملقب است، هیچ گاه موسیقی را در سراپردهی دل مستور نساخته است. چرا که از نهاد این مردم بوده و برای آنها نغمههایی از عمق روح و دل مینوازد. مسقطی در نوازندگی تار، سهتار، عود، ویولن، ضرب، دف، دایره و حتی ساز غربی جاز مهارت کافی دارد.
در زمانی که شهر کرمانشاه زیرباران بمب و گلوله به سختی نفس میکشید، همانند یک نویسنده چیره دست فضای آن روزها را با نغمهی تار به تصویر میکشید. مسقطی جزیی از موسیقی فولکلور کردی است و شهرت و آوازهی فراوان در کردستان عراق دارد.